بد سرپرستي و بي سرپرستي

۳۱ بازديد

روانشناسي كودكان بي سرپرست

 

كودكي و نوجواني دوران حساس از زندگي فرد است كه فرد بايد در آن دوران به شناخت و كشف استعداد هاي خود برسد تا بتواند براي آينده خود تصميم خوبي بگيرد. در اين دوران نياز به پشتيبان و سرپرست يك نياز اساسي است كه خانواده مهم ترين و بهترين گزينه است. كودكان و نوجواناني كه به دلايل مختلفي نظير آسيب هاي اجتماعي و خانوادگي مانند اعتياد ، طلاق ، فوت ، بيماري والدين و ... از زندگي در كنار خانواده محروم مي شوند و با شرايط بي سرپرست و بد سرپرست وارد جامعه مي شوند نيازمند مراقبت و ارايه خدمات روانشناسي خاصي هستند. مراقبتي كه آسيب هاي روحي و خلاء هاي هيجاني و عاطفي اين كودكان (نوجوانان) را پوشش دهد و كمك به رشد همه جانبه و پرورش استعداد هاي نهفته شان كند.

تكليف عمده نوجوان كسب هويت و استقلال است. يعني يافتن پاسخي به اين دو سوال: "من كه هستم؟" و "چه مي‌كنم؟" اين دوره را بايد دوره نقش‌آزمايي دانست، دوره‌اي كه فرد ممكن است براي تغيير شخصيت خود، رفتارها، عقايد و علايق مختلفي را مورد آزمايش قرار دهد و دست به هر كاري بزند.

كسب هويت يكي از مراحل مهم تحول رواني-اجتماعي در طول زندگي افراد است. تحول رواني اجتماعي در هر فرد طي 8 مرحله شكل مي گيرد كه از كودكي تا پيري ادامه دارد. در هر مرحله فرد با تعارضي روبرو مي شود و فرد در صورت حل موفقيت آميز  تعارض، مرحله بعدي را نيز بهتر آغاز مي كند. در هر مرحله فرد با نيرو هاي درون رواني و اجتماعي در ارتباط است و اين هر دو بر رشد و تحول فرد موثر هستند.

رشد اخلاقي،‌ تمرين، محيط  و تعادل جويي از عوامل موثر بر تحول رواني-اجتماعي هستند.

يكي از عوامل محيطي كه نقش اوليه در شخصيت افراد دارد، خانواده است. از وقتي كه كودك به رشد يافتگي اجتماعي مي رسد، خانواده و مدرسه نقش كليدي بازي مي­كنند.

بد سرپرستي و بي سرپرستي:

از آسيب ­هاي مهم خانواده، بدسرپرستي با بي ­سرپرستي است.

بي سرپرست به آن دسته از افرادي اطلاق مي شود كه بنا به دلايلي پدر و مادر خود را از دست داده اند يا اينكه والدين، آنها را رها كرده اند؛ و بد سرپرست به افرادي اطلاق مي شود كه به علل گوناگون از حمايت، مراقبت و نگهداري موثر توسط خانواده محروم بوده و مورد غفلت خانواده (جسمي يا رواني و هردو) قرار مي گيرند.

اين كودكان با مشكلات فراواني روبرو هستند. مشكلات اين كودكان نداشتن احساس امنيت و برطرف نشدن نيازهاي آنهاست. كودكاني كه در مراكز شبانه روزي هستند به دليل جابه جايي هاي مكرر از خانه به خانه ديگر و از خانه به شبانه روزي و از شبانه روزي به خانه تغيير سياست هاي مركز نگهداري، تغيير كارمندان امكانات رفاهي و تفريحي احساس بي ثباتي مي كنند. كمبود اعتماد به نفس و عدم بيان مشكلات با فرد مناسب و عدم مورد علاقه بودن از ديگر كمبودها و مشكلات روحي رفتاري اين كودكان مي باشد وجود خشونت رفتاري و بدني در بين آنها كمبود امكانات و سليقه هاي متفاوت آنها احساس محروميت از خانه و خانواده باعث بروز خشونت در بين آنها شده است. 

نحوه رفتار با كودكان بي سرپرست :

با اين كودكان نبايد طوري رفتار كرد كه احساس دلسوزي ، ترحم و تبعيض شما را متوجه شوند. بايد طوري رفتار كرد كه كودك متوجه خلاء والدينش نشود. مثلاً توجه و مهرباني بيش از اندازه ، خريدن اسباب بازي هاي متنوع ، ابراز علاقه و محبت بيش از حد ، فرق گذاشتن بين او و ساير كودكان و .. بيش از آنكه كودك را خوشحال كند مي تواند لطمات بدي بر روحيه او بگذارد.

 والدين مي توانند از مشاوران متخصص روانشناس كودك براي بهينه كردن روش هاي تربيتي كودك از طريق مشاوره حضوري و مشاوره غير حضوري مانند مشاوره تلفني استفاده كنند .

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.